تفاوت بین PLC و DCS چیست؟
به طور خلاصه یک PLC یا یک کنترلر منطقی برنامهپذیر یک کامپیوتر بادوام است که به منظور اتوماتیک کردن فرآیندها مورد استفاده قرار میگیرد.
یک DCS یا یک سامانه کنترل توزیعشده مشابه یک PLC است یعنی کنترلرهای کامپیوتر بادوام دارد اما DCS چندین کنترلر خودمختار دارد که در داخل سیستم
توزیع شدهاند که برای اتوماتیک کردن فرآیندهامورد استفاده قرار میگیرد.
برنامهنویسی PLCهاعموما با منطق نردبان انجام میشد که یک فرمتی است که شباهت زیادی با این شماتیک (طرحواره) دارد.
PLC اطلاعات رواز میدان عملیات دریافت میکند ،منطق را حل میکند و به خروجی انرژی میدهد تا اثر مطلوب تولید شود.
اساسا PLC ابداع شد تا فعالیتهای تکراری را به شکلی قابل اطمینان و پایدار انجام دهد.
در مورد DCS حوالی سال 1975چند شرکت یک نسخه از DCS ارائه کردند.
اساسا، بوجود آمدن سیستمهای DCS به دلیل افزایش استفاده از میکروکامپیوترها اتفاق افتاد.
از اواسط دهه 1950 سیستمهای کامپیوترمحور دیگر هم در صنعت وجود داشته است ،اما این سیستمها از نظر مقیاس پذیری،استحکام و امنیت، ظرفیت بالایی نداشتند.
یک DCS مزایای زیادی دارداما یکی از نقاط قوت اصلی آن این است که کل کارخانه را میتوان از طریق ارتباطات اختصاصی متصل کرد و توسط یک سیستم توزیعشده کنترل کرد.
مثلا تصور کنید که شما یک کارخانهای دارید که ساندویچ کوکی با مغز بستنی تولید میکند،این کارخانه یک خط تولید بستنی دارد و یکی از کنترلرهای خودمختار یک دسته (بچ) بستنی را پردازش میکند.
بعد از اینکه این بچ بستنی آماده شد یک کنترلر خودمختار دیگرانجماد بستنی را پردازش میکند و یک کنترلر دیگر بچ کوکی را پردازش میکند و یک کنترلر دیگر بر فرآیند پخت نظارت میکند.
وقتی که چندین کنترلر خودمختار داشته باشید اگر یکی از کنترلرها از کار بیفتد، تنها روی آن فرآیند تاثیر میگذارد و نه روی دیگر فرآیندها ،که این منجر به یک سیستم قدرتمند میشود که احتمالا از کار افتادن کل کارخانه را به صفر نزدیک کرد.
DCS در کنترل فرآیندهای منفرد یا چند فرآیند به شکل خودمختار، عملکرد خیلی خوبی داشت.
یکی دیگر از مزایای اصلی DCS سیستم کنترل و نظارتی یکپارچه بود که مشابه سیستمهای SCADA امروزی هستند.
دلیل اینکه این مساله یک مزیت عالی است این است که تمام موارد آنجاست و برای کنترل فرآیندایجاد شده است و از طریق صفحات کنترل و نظارت قابل استفاده است.
همچنین DCS برنامهنویسی بلوک عملکرد نیز دارد،اگر با برنامهنویسی بلوک عملکرد آشنا نیستید باید بدانید که یک بخش یا چندین خط کد است که پشت یک رابط کاربری منفرد قرار دارد.
این رابط کاربری میتواند کاری همچون مدیریت دستی و خودکار یک شیر را انجام دهد.
برنامهنویسی بلوک عملکرد در زمان صرفه جویی کرده و جلوی برنامهنویسی مازاد را میگیرد.
اساسا، تفاوت این دو در چهل سال گذشته قابل توجه بوده و اگر شما یک کارخانه بزرگ با فرآیندهای پیوسته داشتید،احتمالا یک DCS را انتخاب میکردید
در صنایع امروزی DCS و PLC تقریبا مشابه یکدیگر هستند و هر دو کنترل و نظارت یکپارچه را فراهم میکنند.
با چیزهایی مثل ارتباطات متن باز،فیبر نوری، اترنت و ...
بسیاری از PLCها الان میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و یک PLC خودمختار باشند که در یک شبکه با دیگر کنترلرهای خودمختار، ارتباط برقرار کنند
این ارتباطات گسترده اجازه میدهد که یک یا چندین فرآیند، توسط یک PLC کنترل شود و با یک PLC دیگرارتباط برقرار کند .
به مثال ساندویچ بستنی برگردیم ، مثلا PLC شماره یک میتواند بچ ساندویچ را پردازش کند وقتی که بچ بستنی آماده شود PLC شماره یک با PLC شماره دو ارتباط برقرار میکند تا اعلام کند که فرآیند انجام شده و بعد PLC شماره دوفرآیند انجماد را شروع میکند.
میتوانید ببینید که با تکنولوژیهای امروز یک سیستم گسترده و مستحکم PLC میتواند همان کارهایی را انجام دهد که DCS انجام میدهد.
یکی از مزایای DCSهزینههای نصب است ،مزیت این مساله به این دلیل است که موقعیت کنترلر خودمختار میتواند نزدیک به فرآیند باشد، به جای اینکه سیمکشی طولانی I/O در طول کارخانه انجام شود.
یک مزیت دیگر، سیستم نظارت و کنترل آنبورد است.
یکی از نکات منفی DCS کمبود برنامهنویسانی است که تجربه کار با DCS را دارند، بیشتر تکنسینهای کارخانه با منطق برنامهنویسی نردبان آشنا هستند اما برنامهنویسان و تکنسینهای DCS معمولا نیاز به تجربه تخصصی بیشتری
در توابع پایگاه داده دارند.به علاوهی دانش شبکه مرتبط با فناوری اطلاعات به خاطر نیاز به این آموزش تخصصی پیدا کردن برنامهنویسان DCS سختتر است.
و از نظر مزایا، سیستمهای PLC امروزی تقریبا برابر با DCSها هستند،البته به جز سامانه سرپرستی و گردآوری داده یا همان اسکاداSCADA) )
در یک سیستم PLC،که یعنی چندین PLC در ساختار کارخانه باشد،خودتان باید یک سامانه سرپرستی و گردآوری داده ایجاد کنید.
کل پایگاه داده DCS برای ایجاد سیستم نظارت موجود است.
پایگاه دادههای منفرد PLC سیستمهای PLC باید در سیستم نرمافزاری SCADA ایجاد شود،در حوزه PLC تعداد برنامهنویسان بیشتری پیدا میشود و با زبانهای برنامهنویسی جدید همچون بلوک عملکرد،عملکرد سریالی و غیره، مزیت برنامهنویسی بلوک عملکرد دیگر منحصر به DCS نیستند.
این باعث میشود که موقع برنامهنویسی PLC در زمان ایجاد و توسعه، صرفهجویی میشود،همانطور که متوجه شدید، هر سیستم مزایا و معایبی برای خود دارد،نتیجه اینکه با تکنولوژیهای امروزی هر یک از این دو سیستم میتواند کل کارخانه را کنترل کند.
اینکه کدام سیستم انتخاب شود، بستگی به مزایا و معایب و همچنین هزینه دارد.
به طور خلاصه DCS کنترلرهای خودمختار دارد که در کل کارخانه، پراکنده شدهاند
اگر یک کنترلر از کار بیفتد،الزاما کل کارخانه تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
همچنین خود آن سیستم نظارت و کنترل آنبورد دارد که در زمان توسعه، صرفه جویی میکند.
یک PLC منفرد یک نقطه شکست منفرد است،پس به دنبال این نیستیم که کل یک کارخانه با یک PLC منفرد کنترل شود،اما یک سیستم PLC متصل، میتواند امنیت
و استحکامی به اندازه یک DCS داشته باشد.